افشا: مایکروسافت مشتری نویسنده است.
مایکروسافت تغییرات عمده ای را در برنامه شریک خود ارائه کرد در این هفته، مانند حذف سیستم نشان قدیمی (نقره ای، طلایی و غیره) و جایگزینی آن با طبقه بندی های مرتبط با عمودی محصولات. این من را بسیار به یاد روشی می اندازد که ما پیشرفت را در بازی های چند نفره اندازه گیری می کنیم، جایی که سطوح به مهارت ها گره خورده است. ما می دانیم که گیمیفیکیشن، زمانی که به درستی انجام شود، می تواند بهره وری را با ایجاد اهداف روشن و یک فرآیند خاص مرتبط با دستیابی به آنها افزایش دهد.
علاوه بر این، در حین تماشای ارائه در تیم های مایکروسافت، متوجه ویژگی ای شدم که این محصولات همکاری/کنفرانس به آن نیاز دارند، اما هنوز ندارند - یکی که ایجاد آن آسان است و می تواند یک تغییر بازی برای افرادی باشد که باید در ابزارهایی مانند ارائه کنند. تیم ها
بازی سازی یک برنامه شریک
من یک طرفدار بزرگ هستم داستان LitRPG. اینجاست که نویسنده از پیشرفت بازی برای توصیف نحوه حرکت یک قهرمان داستان و سایر شخصیت ها در داستان استفاده می کند. حتی زمانی که بازی نمیکنم، به این فکر میکنم که سطح قدرتها، مهارتها و شخصیت شما در یک بازی پیشرفت میکند، یا زمانی که یک قهرمان در داستان LitRPG پیشرفت میکند. گیمیفیکیشن به طور فزاینده ای برای ایجاد انگیزه در کارکنان با ارائه مکانیسم های مشابه برای کمک به این کارمندان برای تصمیم گیری در مورد چگونگی پیشرفت در شرکت و حرفه خود استفاده می شود.
آنچه مایکروسافت اعلام کرد یک برنامه سطح بندی تعریف شده برای شرکا بود. این سه سطح عبارتند از: ورودی، ارائه دهنده راه حل ها، و متخصص خبره. این سه در حالی که پیچیدگی کمتری نسبت به سطح بازیهای واقعی دارند، در شش حوزه تخصصی اعمال میشوند: زیرساخت، داده و هوش مصنوعی، نوآوری دیجیتال و کاربردی با Azure، برنامههای کاربردی تجاری، کار مدرن و امنیت.
وقتی مشتری به دنبال پروژه ای است، اگر سطح مهارت خود را درک کند (که اغلب نمی داند) می تواند منطقه تمرکز آن پروژه و سپس سطح مهارت مورد نیاز خود را انتخاب کند. به عنوان مثال، اگر آنها قبلاً متخصص هستند و فقط به کسی نیاز دارند که رابطه با مایکروسافت را تسهیل کند، یک شریک اصلی را انتخاب می کنند. اگر آنها در مورد فن آوری اطلاعات دارند اما نمی دانند که چگونه آن را یکپارچه کنند یا به کمک زیادی در مورد محصول نیاز دارند، کسی را در کلاس راه حل ها انتخاب می کنند. و اگر آنها فقط بخواهند با این فناوری تهاجمی تر حرکت کنند - اما در تمام جنبه های آن جدید هستند - یک شریک در سطح متخصص را انتخاب می کنند. با توجه به اینکه هر سطح مشارکت با افزایش هزینه همراه است، شرکا از نظر مالی انگیزه دارند تا سلسله مراتب عناوین را ارتقا دهند، دقیقاً مانند کسی که در گذشته از مبتدی به کارآموز به متخصص ارتقا می یابد.
به طور خلاصه، این تغییر به مایکروسافت و مشتریان و شرکای آن با ایجاد سلسله مراتب واضحی از قابلیتهای مرتبط با کلاسهای تعریفشده مهارتها کمک میکند و به هر سه گروه کمک میکند تا این مهارتها را با پروژههای فردی بهتر مطابقت دهند. این باید منجر به یک نتیجه با کیفیت بالاتر و در عین حال کنترل هزینهها شود، زیرا برای مهارتهایی که به آنها نیاز ندارید پولی پرداخت نمیکنید و سطح مهارتی که کسب میکنید (با فرض اینکه عاقلانه انتخاب کنید) به درستی با نیاز خاص شما مطابقت دارد.
من انتظار دارم که استفاده از عناصر پیشرفت بازی در یک برنامه شریک موفقیت آمیز باشد.
درباره آن مشاهده تیم…
در طول ارائه، متوجه یک ویژگی گمشده در Teams شدم که هنوز در هیچ محصول کنفرانس ویدیویی/همکاری دیگری ندیدهام: یک درخواست کننده خودکار. مجری این رویداد به خوبی تمرین کرده بود و بسیار با استعداد بود، اما اغلب مجبور بود برای جلو بردن صفحه نمایش لپ تاپ خود که حاوی صحبت های او بود، جلو می رفت. این هم برای او و هم برای مخاطبانش منحرف میشد.
اما با توجه به اینکه اکنون میتوانیم گفتار به متن را با دقت بالایی انجام دهیم، باید بتوانیم با تطبیق خودکار کلمات در متن با آنچه گوینده میگوید، درخواستکننده را پیش ببریم. با قرار دادن فیلمنامه در سیستم، میتوانید آن را به مخاطبان نیز نشان دهید تا بتوانند آن را در زمان واقعی بخوانند و به آن ارجاع دهند. افرادی که هم چیزی می شنوند و هم می خوانند بهتر است آن را حفظ کنیدو برای کسانی از ما که یادداشت برداری می کنیم، اگر کلمات برای خواندن، کپی و چسباندن در دسترس باشند، بهتر می توانیم با صحبت همراه شویم.
یک ویژگی یکپارچه که از اسکریپتها استفاده میکند، باعث میشود که سخنرانان بهطور طبیعیتر، مانند یک پخشکننده خبر با تجربه (من برای مجری برنامه تلویزیونی و رادیویی آموزش دیدهام)، آشنا شوند و درک و حفظ محتوا را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.
با استفاده از عناصر بازی و نگاه انتقادی به نحوه استفاده از ابزارها، شرکت ها می توانند محصولات را در طول زمان بهبود بخشند - همانطور که من دوباره در رویداد شریک مایکروسافت این هفته یاد گرفتم.